• اورلپ (وصله پوششی)
• در اتصال میلگرد ، اورلپ ، روشی که با کنار هم قراردادن دو آرماتور به موازات یک دیگر به اندازه تقریبی 60 فی و بستن آنها توسط قطعاتی از سیم انجام می پذیرد.
این اتصال تنها در مورد میلگرد های با قطر کمتر از 36 میلیمتر مجاز میباشد و گرچه برای میلگرد سایز 18 به بالا نیز مورد استفاده قرار میگیرد لذا نامناسب می باشد چه از لحاظ هزینه و صرفه در میلگرد و مقاوم سازی سازه .

از این رو در مواردی که به میلگرد های بزرگتر نیاز داریم بایستی به فکر روش جایگزین باشیم و همینطور طول پوشش لازم برای وصله پوششی هردو میلگرد باید بر اساس طول پوشش لازم برای هر یک از میلگرد ها تعیین شود.
*بنا بر رابطه محاسبه طول همپوشانی که با مقاومت فشاری بتن نسبت عکس دارد هر چقدر مقاومت بتن بالاتر باشد طول همپوشانی کمتری لازم خواهد بود؛ به عبارت دیگر به ازای یک طول همپوشانی مشخص ، عضوی که مقاومت فشاری بتن بیشتری داشته باشد اتصال مطمئن تری خواهد بود.اما میدانیم در فرآیند بتن ریزی به علت تراکم میلگرد ها در مقطع اورلپ عموما عملیات تراکم به درستی صورت نگرفته (خصوصاً در ستونها) و مقاومت بتن کاهش میابد.
استحکام اتصال اورلپ که مستقیما به مقاومت بتن وابسته است به علت تراکمی که ایجاد میکند ضعف بتن را سبب خواهد شد.همینطور به علت تراکم میلگرد ها در مقطع اورلپ و عدم اجرای کامل عملیات ،پیوستگی نا مناسب بین میلگرد و بتن ایجاد میشود ؛اگرچه عدم پیوستگی لازم بین میلگرد و بتن موجب از هم گسیختگی و فروریختگی ناگهانی سازه نمیشود ولی موجب میگردد که سازه با فرضیاتی که مد نظر طراح بوده است متفاوت گردد و رفتارهای پیش بینی نشده ای برای آن بوقوع بپیوندد.
در خصوص تجربیات عملکردی سازه های اجرا شده با این روش میتوان به زلزله شیلی به بزرگی 8.8 ریشتر اشاره کرد که یکی از دلایل خرابی در یک ساختمان 15 طبقه قاب_دیوار ،خرابی وصله و پکیدگی بتن در ناحیه وصله آرماتور ها گزارش شده است لذا با توجه به تجربیات این زلزله و همینطور زلزله های نورثریدج و چی چی تایوان عدم کارایی مناسب وصله ها مشخص و لزوم بررسی دقیق تر روشهای جایگزین را ایجاب میکند که درادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت.
همچنین مطابق بند 20.1.5.2.6 آیین نامه بتن ایران استفاده از وصله پوششی در محلهای زیر مجاز نیست :
-در اتصالات تیر ها به ستونها
-در طولی معادل دو برابر ارتفاع مقطع از بر تکیه گاه
-درمحل هایی که امکان تشکیل مفصل پلاستیک در آنها در اثر تغییر مکانهای غیر الاستیک قاب باشد.
* از دیگر ایرادات وارده در این روش ( لغزش وصله بروی رفتار سیستم قاب بتنی ) را می توان نام برد.

آیین نامه ، قرار گیری وصله آرماتور در پای المان سازه ای را در سطح شکل پذیری متوسط ،مجاز دانسته و بدلیل سهولت اجراء وصله در پای آن که موجب ایجاد تغییر شکلهای غیر خطی و ایجاد مفصل پلاستیک می شود ، نامناسبترین محل برای اجرای وصله میباشد.
لذا در ستونها ؛ دوران پای آن ؛ جایی که وصله شروع میشود از دوران انتهای وصله بیشتر است و در ستون ، مفصل پلاستیک درست در پای آن ایجاد میشود.
ممکن است دیوارهای سازه ای و آرماتور های طولی حین وقوع زلزله در معرض تنشهای کششی قرار گیرند و ظرفیت کششی محدود وصله ، در پای المانهای سازه ای باعث کاهش مقاومت و شکل پذیری سازه شود وکه رفتار آن را تحت تاثیر قرار میدهد..
از دیدگاه مباحث اقتصادی مطابق آیین نامه در محل اتصال اورلپ تعداد خاموتها بایستی بیشتر شوند در صورتیکه در روش جایگزین مد نظر در مقاله فوق نیازی به چنین کاری نخواهد بود.
بدیهی است که بهره جویی ازاتصال پوششی اورلپ در رویه اقتصاد کلان ، هدر رفت سرمایه ملی وصرفه اقتصادی در خصوص اقتصاد خود کارگاه و سازنده نیز برخلاف تصورعام ، اقتصادی نیست .
راستی آزمایی این مطالب در این مقاله به سادگی و با وضع یک جدول از هزینه ها در ازای اورلپ و سایر روشها امکان پذیر می باشد.
نکته بسیار حائز اهمیت دیگر این است که هرگاه دو تیر همراستای منتهی به یک ستون قرار گیرد و میلگردهای متفاوتی بخواهند به ناچار بایستی میلگرد های نمره بالاتر، مبنای آرماتور گذاری قرار گیرد. در صورتیکه در روش فورجینگ با استناد به استاندارد JIS ژاپن ، امکان جوش دادن میلگردها با نمره های متفاوت وجود دارد. این امر نه تنها به نفع اقتصاد خواهد بود،
بلکه براساس آیین نامه بتن ایران چنانچه در اثر وجود سطح مقطع بیشتر ، مقدار فولاد مصرفی 5% بیشتر از فولاد مورد نیاز در آن قسمت باشد، باید ضوابط شکل پذیری کنترل شود و در صورت عدم برقراری، اصلاحات مورد نظر صورت گیرد.
بهتر است در هرنقطه از اتصال مربوطه ، میلگردها مناسب با سایزمساعدخود انتخاب شود تا شکل پذیری مناسب ،اتصالی صحیح و ایمن تامین گردد؛در غیر اینصورت حتی ممکن است مفصلهای پلاستیک در ستون تشکیل شوند.