جوش سر به سر از سال ۱۹۵۳ (1332 شمسی) در ژاپن مورداستفاده قرار گرفته است و از سال 1388 نیز وارد ایران شد. این تکنیک از ابتدا در صنعت راه آهن و اتصال سر به سر میلگرد در صنایع عمرانی و ساخت و ساز و به منظور حفظ جان و سرمایه و استحکام سازه مورداستفاده قرار گرفته است. جوش سر به سر میلگرد (فورجینگ) اصلی ترین روش اتصال میلگرد در ژاپن می باشد.
لازم به ذکر است که این تکنولوژی، از سال های دور(1351) خورشیدی در خط آهن سراسری ایران و در سالهای اخیر در بخشی از خط مترو مورداستفاده قرار گرفته است.
می توان گفت در حال حاضر بیش از 200 شرکت در ژاپن به صورت حرفه ای مشغول به کار با این تکنولوژی می باشند؛ با رشد سازه های بلندمرتبه در شهرهای بزرگ ژاپن و اهمیت مقاوم سازی آنها در برابر زلزله، روش جوش کاری وارد صنعت ساختمان شده و پروژه های معتبر و مهمی نظیر نیروگاه اتمی، سد، برج های بلندمرتبه و … در رزومه کاری این شرکت ها موجود می باشد.
در حال حاضر این روش در ایران مورد تایید مرکز تحقیقات مسکن و ساختمان، و همچنین استاندارد ملی سازمان نظام مهندسی می باشد و تمام دستورالعمل های آن بر مبنای استانداردهای بین المللی جوش و آیین نامه بتن ایران (آبا) تدوین شده است.
فورجینگ (Gas pressure welding of rebar) : دو بخش انتهایی فولاد (میلگرد) ها، تحت فشار و حرارت حاصل از سوختن گاز اکسیژن – استیلن تا دمای 1200-1300 درجه سانتی گراد موجب خمیری شدن فولاد می شود و سپس فشار ناشی از پرس، این دو آرماتور را به یکدیگر متصل می نماید و به اصطلاح فورج می شوند. این فرآیند تحت عمل دستگاه جوشکاری و توسط فرد متخصص (جوشکار) انجام می پذیرد و مهمترین کاربرد آن در اتصالات میلگرد سازه می باشد.
نا گفته نماند که فورجینگ نخستین بار در دهه ۱۹۳۰ میلادی در کانادا تحت عنوان یکی از زیرشاخههای فرآیند جوشکاری گاز اکسی استیلن و با نام GPW مخفف gas pressure welding گسترش یافت. از آن پس، این روش بطور چشم گیری مورداستفاده قرار گرفت که ابتدا به منظور جوشکاری ریلها و لولهها و بعد از آن در جوشکاری میلگردهای ساختمانی به کار گرفته شد.
در این روش به جای بر روی هم قراردادن (Overlap) بخش انتهایی میلگردها، دو سر میلگرد توسط حرارت در دمای مشخص 1200 تا 1300 درجهٔ سانتیگراد و همزمان با فشار هیدرولیکی (که به دو سر میلگرد وارد می شود) به یکدیگر اتصال داده و اصطلاحاً فورج میشود.
برخی از مزیت های جوش سر به سر میلگرد فورجینگ
1) تا 30% صرفه جویی در مصرف میلگرد با حذف وصله پوششی اورلپ
2) جلوگیری از هزینههای زاید از جمله حمل و نقل، با توجه به کاهش مصرف میلگرد
3) کسر تعداد نیروی انسانی موردنیاز برای این نوع اتصال آرماتور
4) اتصال میلگردهای غیرقابل مصرف به همدیگر (پرت ها) و استفاده مجدد از آنها
5) کاهش مصرف اصلی سازه و متناسب با آن، کاهش نیروهای جانبی و در نتیجه بالا رفتن مقاومت سازه در مقابل زلزله
کاهش خطاهای انسانی که بعضاً دیده شده:
الف) کم کاری آرماتوربند در محاسبه میزان اورلپ
ب) اشتباه محاسبتی آرماتوربند در محاسبه سقف و درنتیجه کوتاه شدن ریشه تراز بعد آن
پ) اضافه کردن یک طبقه دیگر به سازه
6) افزایش چشم گیر درگیری بتن با آرماتور، باتوجه به کم شدن حجم اضافی میلگردها در نقاط اتصال
7) افزایش مقاومت نقطهٔ اتصال به گونه ای که مقاومت نقطه موردنظر به دلیل افزایش سطح میلگرد، بیشتر از سایر نقاط در طول میلگرد باشد